سفارش تبلیغ
صبا ویژن
زندگی

.

بوی باران، معطر کرده است وجودم را

نفس می کشم، نفسی به عمق تمام مهربانیهایت

دیشب دیدمت، خیلی آرام با من سخن گفتی

دست نوازش بر سرم کشیدی

من فریاد میزدم و تو را مقصر می دانستم

اما تو مثل همیشه صبورانه گوش میدادی

و لبخند میزدی

مثل کودکی لجباز، پاهایم را به زمین می کوبیدم

اما تو.....

لبخند زنان در اغوشم گرفتی

تا مبادا خارهای زمین پاهای ناتوانم را رنجور کند

و من با چشمان بسته همین جور فریاد میزدم

و نمیدانستم چه کسی مرا در آغوش گرفته است

ولی حس عجیبی داشتم

آرام شده بودم

به خواب آرامی فرو رفتم

صبح که بیدار شدم

دیگر خبری از آن کودک گریان و لجباز نبود

راستی دیشب چه کسی مرا در آغوش گرفته بود؟؟؟؟؟؟؟؟

*****************************

خدایا به خاطر تمام خوبیهایت ممنون

خدایـــــــــــــــــا شکرت


 


نوشته شده در دوشنبه 92/10/30ساعت 8:51 عصر توسط قطره نظرات ( ) |



قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت