از ياد بردن غم عالم ميسر است
اکنون که با شراب نشد شوکران بنوش
کوشش چه مي کني که از اين سنگ بگذري
کوهي است پشت سنگ ، از اين بيش تر مکوش
چون ني نفس کشيدن ما ناله کردن است
در شور نيز ناله ي ما مي رسد به گوش
آتش بزن به سينه ي آتش گرفته ام
آتش گرفته را مگر آتش کند خموش
به راستي آنان چه کردند که با پرواز و بال خونين به سوي معبود شتافتند و ما چه کرديم که
هر روزمان به وسعت صحراي غفلت و سرگرداني و به تيرگي حسرت و ندامت به
فرداهائي مات و مه آلود ختم مي شود...
در انتظار شهادت ،در انتظار وصال و در انتظار لبخند يار به آسمان چشم مي دوزيم ...
باشد که مورد لطف ايزد منان قرار گيريم
ذکر صلواتي هديه به روح شهيد بزرگوار صمد اميدپور
سلام و التماس دعا
براستي ما انسانهاي به جامانده از قافله ي شهدا و حسرت خوردگان جايگاه رفيع
شهداء،چگونه مي توانيم به وظيفه ي خود در قبال شهدا عمل کنيم ؟
چه کنيم که اين بار ضرر نکنيم و به قافله ي شهدا برسيم؟
آيا اين خبر با ياد شهداء و تلاش براي زنده ماندن نام ،ياد و رسالت شهداء ميسر
مي شود؟
آري بايد بکوشيم و راه نوراني آنان را بپوئيم...
بايد در همين دنيا شويم مصداق *عند ربهم يرزقون* ....
مصداق شهيد زنده ..
هعي....
حرف دل خيلي از ادما....
اما بازم شکر....
زيبا قلم زديد بانو ......